تشخیص و مدیریت بهموقع عفونت در زخمها یکی از مهمترین چالشهای پزشکی امروز است که بهطور مستقیم بر سیر بهبودی، کیفیت زندگی بیمار و هزینههای نظام سلامت تأثیر میگذارد. مطابق با مقاله حاضر، عفونت زخمها—به ویژه در زخمهای مزمن—یکی از مهمترین عوامل تأخیر در بهبود محسوب میشود و سالانه میلیاردها دلار در سراسر جهان صرف درمان و مدیریت این معضل میگردد. زخم مزمن به زخمی اطلاق میشود که حتی پس از ۳ ماه درمان نیز بهبود نیافته است یا دائماً عود میکند. این مقاله به مرور کامل مسیر تشخیص عفونتهای زخم، از روشهای سنتی و رایج تا دستاوردهای نوین آزمایشگاهی و تصویربرداری، میپردازد.
زخمهای پوستی – فارغ از اینکه ناشی از آسیب، سوختگی، بیماریهای مزمن یا جراحی ایجاد شده باشند – از جمله مشکلات شایع اما دشوار درمان در نظام سلامت جهانی محسوب میشوند. پوست انسان، که بزرگترین اندام بدن است (حدود 16 درصد وزن کل بدن و سطح متوسط 1.85 متر مربع)، نهتنها مانعی محافظتی در برابر عوامل خارجی خطرناک محسوب میشود بلکه نقش حیاتی در حفظ هموستاز و جلوگیری از عفونت یا اتلاف مایعات ایفا میکند. هرگونه آسیب، که منجر به زخم میشود، ساختار و عملکرد این سد حیاتی را دچار اختلال میکند.
پارگی مزمن تاندون آشیل (Chronic Achilles Tendon Rupture یا CATR) یکی از آسیبهای جدی و چالشبرانگیز ارتوپدی است که معمولاً به صورت تأخیری پس از آسیب اولیه تاندون رخ میدهد. تاندون آشیل بزرگترین و قویترین تاندون بدن است و نقش بسیار مهمی در پویایی، راه رفتن، ایستادن، دویدن و پریدن ایفا میکند. پارگیهای آشیل به صورت “مزمن” شناخته میشوند اگر بیش از ۴ تا ۶ هفته از آسیب اولیه گذشته و همچنان بهبودی حاصل نشده باشد. مراجعهکنندگان معمولاً با علائمی مانند ضعف اندام، احساس عدم پایداری، افزایش خم شدن مچ پا به سمت بالا (dorsiflexion)، تورم، حساسیت یا ضخیم شدن تاندون و در برخی موارد درد مزمن مواجه میشوند. اگر درمان بهموقع و مناسب انجام نشود، پیامدهای عملکردی و کیفیت زندگی را به شدت تحتتأثیر قرار میدهد.
زخمهای مزمن یکی از چالشهای جدی و پرهزینه حوزه سلامت هستند که میلیونها نفر را در سراسر جهان درگیر ساخته و فشار اقتصادی و روانی شدیدی را بر بیماران، مراقبین و سیستمهای بهداشت و درمان تحمیل میکند. برخلاف زخمهای حاد که طی مدت مشخص و کوتاهی بهبود مییابند، زخمهای مزمن در بازهای بیش از ۴ تا ۱۲ هفته علیرغم درمانهای مرسوم و مراقبت، به مراحل معمول ترمیم نمیرسند و حتی ممکن است به روندی رو به وخامت دچار شوند.
تاندینوپاتی کشککی (patellar tendinopathy یا PT) یکی از آسیبهای شایع و مزمن تاندون است که عمدتاً در ورزشکاران بهویژه ورزشکاران رشتههایی مانند بسکتبال و والیبال رخ میدهد. این آسیب با درد وابسته به بار در تاندون کشککی مشخص میشود و اغلب موجب غیبت طولانی مدت از ورزش و کاهش کارایی، و حتی اختلال در مشارکت بیماران در کارهای فیزیکی سنگین میشود. مطالعات نشان دادهاند که تا ۴۵٪ از ورزشکاران حرفهای پرش، از PT رنج میبرند و بیش از نیمی از مبتلایان مشکلاتی در فعالیتهای کاری دارند. بر خلاف واژه قدیمی “تاندینیت”، واژه “تاندینوپاتی” امروزه رایجتر است، زیرا تحقیقات بافتشناسی نشان دادهاند که تغییرات ساختاری استحالهای و نه التهاب، ویژگی اصلی این آسیب هستند. بنابراین، رویکردهای ضدالتهابی چندان مؤثر نبوده و استفاده از آنها توصیه نمیشود.
کراتین یکی از مکملهای ورزشی شناختهشده است که عمدتاً به عنوان یک عامل افزایش عملکرد و قدرت در عضلات شهرت دارد. این ماده طبیعی، یک ترکیب نیتروژندار است که در بدن به طور عمده در عضلات اسکلتی یافت میشود و نقش کلیدی در تأمین سریع انرژی سلولی ایفا میکند. اساس عملکرد کراتین بر اساس بازتأمین سریع آدنوزین تریفسفات (ATP) به وسیله انتقال گروه فسفات از فسفوکراتین به آدنوزین دیفسفات (ADP) است. این فرآیند به ویژه در هنگام انجام فعالیتهای بدنی با شدت بالا و کوتاه مدت که بدن به انرژی زیادی نیاز دارد، اهمیت مییابد.
دیابت به عنوان یکی از شایعترین بیماریهای مزمن دنیا، نه تنها بر سلامت عمومی میلیونها نفر تأثیر میگذارد بلکه هزینههای بسیار بالایی را نیز بر نظامهای سلامت تحمیل میکند. طبق آمار جدید، بیش از 700 میلیون نفر در سراسر جهان تا سال 2045 به دیابت مبتلا خواهند بود و سالانه هزینهای بالغ بر 760 میلیارد دلار صرف عوارض مستقیم و غیرمستقیم این بیماری میشود. یکی از عوارض خطرناک دیابت، ایجاد زخمهای پوستی مزمن به ویژه زخم پای دیابتی (DFU) است که 15 درصد مبتلایان به دیابت نوع دو را درگیر میکند و اغلب منجر به عفونتهای شدید، قطع عضو و حتی مرگ میشود.
با روند رو به رشد سالمندی جمعیت و افزایش بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن، میزان فشار بر سیستم سلامت و محدودیت منابع پزشکی روزبهروز بیشتر میشود. در این میان، یکی از مهمترین چالشهای نظام سلامت پاسخگویی به نیازهای بلندمدت بیماران مزمن از جمله بیماران مبتلا به زخمهای مزمن است. زخم مزمن به جراحتهایی اطلاق میشود که بیش از ۶ هفته بهبود نیافته و میتواند ناشی از عوامل مختلفی همچون دیابت، فشار خون پایین، مشکلات وریدی یا ضربه باشد. درمان این زخمها غالباً طولانی، پرهزینه و همراه با تحمیل فشارهای روانی و اقتصادی بر بیماران و خانوادههاست.
زخمهای مزمن یکی از مهمترین چالشهای پزشکی امروز به شمار میروند که با عدم ترمیم مؤثر و طولانیمدت همراهاند و طیف وسیعی از بیماران، به ویژه مبتلایان به دیابت، سالمندان و افرادی با بیماریهای عروقی را تحت تأثیر قرار میدهند. این زخمها، مانند زخمهای پای دیابتی، زخمهای فشاری و زخمهای وریدی، اغلب به دلایل پیچیدهای همچون التهاب پایدار، اختلال در ارتباط بین سلولی، کاهش بازسازی بافت و نقص در رگزایی، بهبود نمییابند و به مراحل مزمن وارد میشوند.
زخمهای پوستی و عفونتهایی که در بستر آنها رخ میدهد، یکی از چالشهای اساسی حوزه درمان و مراقبتهای بالینی و بهویژه مراقبت زخم بهشمار میروند. بسیاری از مردم این تصور را دارند که هر نشانه التهابی در پوست یا زخم، علامت وجود عفونت باکتریایی و نیازمند مصرف آنتیبیوتیک سیستمیک است. این تصور غلط سبب تجویز بیرویه آنتیبیوتیکها و بروز مقاومتهای آنتیبیوتیکی گسترده شده است. مقاله حاضر با رویکردی نظاممند و مبتنی بر مرور ادبیات علمی، تلاش دارد با معرفی تفاوتهای ماهوی میان عفونتهای حاد و مزمن زخم، نحوه مواجهه اصولی با هر یک از این شرایط را تبیین کند.