• مقدمه

دیابت نوع ۲ (T2DM) که پیش‌تر عمدتاً به‌عنوان بیماری متابولیک بزرگسالان میانسال و سالمند شناخته می‌شد، در دو دهه‌ی اخیر به‌طور فزاینده‌ای در سنین پایین‌تر، از کودکی و نوجوانی تا اوایل بزرگسالی (زیر ۴۰ سال)، مشاهده می‌شود. مطالعات نشان داده‌اند که بروز و شیوع این شکل زودرس از دیابت نوع ۲ تقریباً دو تا سه برابر شده است. این امر نگرانی جدی برای سلامت عمومی ایجاد می‌کند، زیرا دیابت زودرس معمولاً الگوی بیماری شدیدتر، افت سریع‌تر عملکرد سلول‌های β پانکراس و شروع زودتر وابستگی به انسولین را به همراه دارد.

افزون بر این، پیامدهای طولانی‌مدت بیماری، به‌ویژه عوارض میکروواسکولار (مانند نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی)، در این بیماران زودتر و با شیوع بیشتر نسبت به مبتلایان به دیابت نوع ۲ دیررس یا حتی نوع ۱ رخ می‌دهد. برغم این واقعیت، شماری از جنبه‌های پاتوفیزیولوژیک و بالینی این نوع دیابت هنوز به‌خوبی شناخته نشده و در بسیاری از کارآزمایی‌های بالینی بزرگ، افراد ۱۸ تا ۳۹ سال حضور ندارند.


عوامل خطر

دیابت نوع ۲ زودرس ماهیت چندعاملی دارد و ترکیبی از عوامل قابل تغییر و غیرقابل تغییر باعث بروز آن می‌شوند:

  • چاقی: شایع‌ترین عامل، به‌ویژه چاقی شدید، که با الگوهای تغذیه ناسالم و سبک زندگی کم‌تحرک تشدید می‌شود.
  • سابقه خانوادگی: داشتن والد یا بستگان درجه اول یا دوم مبتلا به دیابت نوع ۲، پیش‌بینی‌کننده قوی شروع زودهنگام است.
  • عوامل ژنتیکی و قومی: برخی نژادها (مانند بومیان آمریکایی، استرالیایی، کانادایی) شیوع بالاتری دارند، احتمالاً به دلیل استعداد ژنتیکی و وضعیت اجتماعی–اقتصادی پایین‌تر.
  • محیط داخل‌رحمی: دیابت بارداری یا چاقی مادر، وزن تولد پایین یا SGA (کوچک‌تر از سن حاملگی)، زمینه‌ساز مقاومت به انسولین و اختلال عملکرد β–سل در آینده است.
  • جنسیت و بیماری‌های همزمان: زنان، به‌ویژه با سندرم تخمدان پلی کیستیک، بیشتر در معرض خطر هستند. بیماری‌های متابولیک مانند کبد چرب غیرالکلی، فشار خون بالا، دیس‌لیپیدمی و آلبومینوری نیز رایج‌اند.

پاتوفیزیولوژی

مقاومت به انسولین

در دیابت نوع ۲ زودرس، مقاومت به انسولین شدیدتر و اغلب ناشی از چاقی مرکزی و تجمع چربی نابجا در بافت عضلانی و کبدی است. این تجمع چربی به طور مستقیم مسیر سیگنال‌دهی انسولین را مختل می‌کند و برداشت گلوکز توسط عضله و ذخیره‌سازی آن را کاهش می‌دهد، در حالی که در کبد موجب افزایش تولید گلوکز (گلوکونئوژنز) می‌گردد.

التهاب سیستمیک، تغییرات پروفایل هورمون‌های آدیپوکین و هپاتوکین (مانند FGF21 و فتوئین-A)، وضعیت مقاومتی مقابل اثرات انسولین، و ارتباط دوطرفه بین التهاب و تجمع چربی نابجا از عوامل کلیدی هستند. همچنین، شرایط داخل‌رحمی (هایپرگلیسمی مادر یا وزن پایین تولد) و تغییرات هورمونی دوره بلوغ، مقاومت به انسولین را تشدید می‌کنند. کمبود خواب مزمن که در جوانان شایع‌تر است نیز با تغییر در هورمون‌های اشتها، افزایش کورتیزول و التهابات مرتبط است.

اختلال عملکرد β–سل

در مراحل اولیه، β–سل‌ها ترشح انسولین را برای جبران مقاومت افزایش می‌دهند. اما در دیابت زودرس، افت عملکرد این سلول‌ها بسیار سریع‌تر است (۲۰-۳۵٪ در سال، در برابر حدود ۷٪ در دیابت دیررس). دلایل احتمالی شامل تحریک بیش از حد ناشی از هورمون‌های رشد و جنسی در دوران بلوغ، فشارهای متابولیکی داخل‌رحم، و ژنتیک/اپی‌ژنتیک است. تغییرات در ژن‌ها مانند CHRM3 و TCF7L2 و تغییرات متیلاسیون RNA نیز در این افت نقش دارند.

تفاوت با دیابت نوع ۱

در دیابت نوع ۱، از آغاز بیماری نقص شدید انسولین ناشی از حمله خودایمنی به β–سل رخ می‌دهد. در مقابل، دیابت نوع ۲ زودرس ابتدا با مقاومت شدید به انسولین و حالت بیش‌ترشحی آغاز شده و در نهایت به نارسایی β–سل منتهی می‌گردد.

تظاهرات بالینی و تشخیص افتراقی

بیماران معمولاً چاق یا دارای سندرم متابولیک هستند و سطح قند ناشتا و HbA1c بالاتری نسبت به دیابت دیررس دارند. .

نشانه‌ها شامل پلی‌اوری، پلی‌دیپسیا، خستگی، تاری دید، و شکایت‌های ناشی از عوارض متابولیک است. همزمانی فشار خون بالا، دیس‌لیپیدمی و اختلالات کبدی غیرالکلی شایع است.

عوارض

دیابت زودرس با خطر بالاتر و بروز زودتر عوارض میکروواسکولار (رتینوپاتی، نفروپاتی، نوروپاتی محیطی) و برخی عوارض ماکروواسکولار (بیماری قلبی–عروقی) همراه است. سرعت بروز عوارض حتی در قیاس با دیابت نوع ۱ بالاتر است و بار کلی بیماری در طول عمر بیشتر خواهد بود.

مدیریت

راهبرد درمان، در اصل مشابه دیابت دیررس است — کنترل قند خون، فشار خون، چربی خون، و مداخلات سبک زندگی. اما:

  • بیماران جوان به‌ندرت در کارآزمایی‌های بالینی حضور داشته‌اند، لذا داده‌ها محدود است.
  • چالش‌های اجتماعی–اقتصادی، مشکلات پذیرش بیماری، و دیابت‌استرس (احساس رنج روانی ناشی از بیماری) بر پایبندی به درمان اثر منفی می‌گذارد.
  • آموزش بیمار و خانواده، حمایت روانی، و مداخلات سبک زندگی باید با سن و شرایط اجتماعی–فرهنگی سازگار باشد.

نیازهای پژوهشی

شناخت بهتر مکانیسم افت سریع β–سل‌ها، بررسی دقیق‌تر عوامل اپی‌ژنتیک و ژنتیک، و کارآزمایی‌های بالینی اختصاصی برای گروه سنی جوان ضروری است. رویکردهای پیشگیرانه (مانند مداخله در دوران بارداری، تغذیه سالم در کودکی، کاهش چاقی نوجوانان) می‌توانند بار بیماری را در آینده کم کنند.

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/38472622/


Abstract

The incidence and prevalence of type 2 diabetes mellitus (T2DM) in young individuals (aged <40 years) have significantly increased in recent years, approximating two to threefold increase in the respective rates. Numerous risk factors including severe obesity, family history, ethnicity, maternal diabetes or gestational diabetes, and female sex contribute to a younger age of onset. In terms of pathogenesis, impaired insulin secretion is the key operating mechanism, alongside with ectopic adiposity-related insulin resistance. T2DM diagnosis in a young adult requires the exclusion of type 1 diabetes mellitus (T1DM), latent autoimmune diabetes of adults (LADA) and maturity-onset diabetes of the young (MODY). The establishment of such diagnosis is critical for prognosis, because early-onset T2DM is associated with rapid deterioration in pancreatic β-cell secretory function leading to earlier initiation of insulin therapy. Furthermore, mortality and lifetime risk of developing complications, especially microvascular, is increased in these patients compared to both later-onset T2DM and T1DM patients; also, the latter are often developed earlier in the course of disease. The management of early-onset T2DM follows the same guidelines as in later-onset T2DM; yet patients aged 18-39 years are underrepresented in the big clinical trials on which the development of guidelines is based. Finally, young people with T2DM face significant challenges associated with social determinants, which compromise their adherence to therapy and induce diabetes distress. Future research focusing on the pathogenesis of β-cell decline and complications, as well as on specific treatment shall lead to better understanding and management of early-onset T2DM.