با روند رو به رشد سالمندی جمعیت و افزایش بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن، میزان فشار بر سیستم سلامت و محدودیت منابع پزشکی روزبهروز بیشتر میشود. در این میان، یکی از مهمترین چالشهای نظام سلامت پاسخگویی به نیازهای بلندمدت بیماران مزمن از جمله بیماران مبتلا به زخمهای مزمن است. زخم مزمن به جراحتهایی اطلاق میشود که بیش از ۶ هفته بهبود نیافته و میتواند ناشی از عوامل مختلفی همچون دیابت، فشار خون پایین، مشکلات وریدی یا ضربه باشد. درمان این زخمها غالباً طولانی، پرهزینه و همراه با تحمیل فشارهای روانی و اقتصادی بر بیماران و خانوادههاست.
در سنت مراقبتهای حضوری و بیمارستانی نه تنها هزینههای زیادی به بیمار و سیستم سلامت وارد میشود، بلکه معمولاً نیاز به مراجعه مکرر بیماران به مراکز درمانی و بستری شدن مجدد دارند که موجب اتلاف وقت، انرژی، افزایش ریسک عفونت و کاهش کیفیت زندگی بیماران میشود. این مسأله مخصوصاً در جمعیت سالمندان و بیماران معلول اهمیت بیشتری مییابد، چراکه جابهجایی و دسترسی آنها به مراکز درمانی با دشواریهای فراوان همراه است.
بر اساس این زمینه، مقاله حاضر به بررسی نقش، اثرات و چشماندازهای مراقبت در منزل (home care) در مدیریت روزمره زخمهای مزمن پرداخته است. مراقبت در منزل به معنای ارائه خدمات پرستاری و مراقبتی تخصصی در محیط خانه برای بیماران و خانوادههای آنان است. هدف این خدمات نهتنها درمان جراحت فعلی بلکه ارتقاء سلامت، پیشگیری از مشکلات بعدی، آموزش بیمار و خانواده و بهبود کیفیت زندگی است.

مراقبتهای زخم در منزل، حدود سه دهه اخیر در کشورهای توسعهیافته همچون ایالات متحده، بریتانیا و کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفته و توسعه یافته است. نمونههایی چون حضور پرستاران جامعه در منزل بیمار جهت تعویض پانسمان، پایش روند بهبود، آموزش خانواده و ارتباط با پزشک یا پرستار تخصصی از طریق ارتباطات آنلاین از جلوههای این تحولات بودهاند. عوامل کلیدی موفقیت این مدلها شامل آموزش تخصصی پرستاران، همکاری چند رشتهای بین پزشکان، پرستاران، متخصصان توانبخشی و داروسازان، و ایجاد زیرساختهای حمایتی و سیاستهای مناسب بوده است.
مطالعات انجام شده در این حوزه نشان میدهد که مراقبت در منزل نهتنها سرعت بهبود زخم، اعتماد و رضایت بیماران را افزایش داده، بلکه هزینههای درمانی و بار بر دوش بیمارستانها را کاهش داده است. در عین حال، محدودیتهایی نظیر لزوم تدوین استانداردها و قوانین مشخص، چالشهای مسئولیت حقوقی، و هماهنگی بین خدمات چندرشتهای نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
مروری بر مراقبت زخم در منزل
از دهه ۱۹۹۰ کشورهای توسعهیافته قدمهای مؤثری در زمینه مراقبت خانگی بیماران برداشتهاند. مدلها و الگوهای مختلفی در سراسر جهان پیادهسازی شده که محور همه آنها تمرکز بر ارائه خدمات حرفهای پرستاری و مراقبتی ـ از تعویض پانسمان تا راهنماییهای پزشکی، مصرف دارو، توانبخشی و پشتیبانی روانی ـ به بیماران در محیط خانه است. این تحول، پاسخ به نیاز افزایشیافته به خدمات سلامت در جامعه سالمند و دارای بیماریهای مزمن بوده است.
مؤلفان با اشاره به تجربیات اروپا، بریتانیا و آمریکای شمالی، بیان میکنند که اجرای این مدلها معمولاً با راهاندازی جایگاههایی نظیر “پرستار جامعه” یا “پرستار مراقبت از زخم” همراه بوده است. این پرستاران پس از ترخیص بیماران از بیمارستان با آنها در ارتباط بوده و به طور منظم از آنها عیادت نموده، خدمات و مراقبت تخصصی ارائه میدهند. آموزشهای تخصصی به پرستارانی که قرار است خدمات خانگی ارائه دهند و ایجاد شبکههای حمایتی بین بیمارستان و جامعه ـ از راه تشکیل گروههای پشتیبانی و شبکههای مجازی برای مشاوره آنلاین ـ از ارکان مهم موفقیت بوده است.
یک نمونه موفق مدلی است که در نروژ اجرا شده و طی آن گروهی متشکل از پرستاران متخصص زخم، مراقبان در منزل و همکاری نزدیک با بخش تخصصی پوست بیمارستان، به بیماران خدمات سیار و آنلاین ارائه میدهند. این کار موجب کاهش اندازه زخمها، تعداد عفونتها و هزینههای درمانی بیماران شده است. همچنین مدلهای مشابهی در بریتانیا و کانادا وجود دارد که ۲۵ تا ۳۵ درصد بیماران زخم در جامعه را تحت مراقبت در منزل قرار میدهد و بهبود رضایت، آرامش روانی و حس امنیت بیشتری برای بیماران ایجاد کرده است.

پژوهشگران تأکید دارند که احساس امنیت، آشنایی با محیط منزل و کاهش فشار روانی کمکی چشمگیر به بهبود زخم و کیفیت زندگی بیماران کرده است. علاوه بر این، بار مالی ناشی از بستری و مراجعه مکرر بیمار به بیمارستان به شدت کاهش یافته و بیمارستانها نیز میتوانند فضای خود را برای بیماران حادتر اختصاص دهند و چرخش تختها افزایش یابد.
ارزیابی اثرات مدل مراقبت در منزل
زخمهای مزمن اغلب روند درمانی بهکندی داشته و به علت نبود درمان قطعی کوتاهمدت، عمدتاً حمایت، تعویض پانسمان و نظارت دقیق را میطلبند. بیمارانی که در خانه مراقبت میشوند، نسبت به بیماران بستری، به میزان قابل توجهی راحتتر بوده، زمان، انرژی و هزینهشان کاهش یافته و خانوادهها مشارکت بیشتری در فرایند درمان دارند.
یکی دیگر از مزایای مهم این مدل، امکان آموزش سلامت و ارتقاء سواد سلامت بیماران و خانوادهها است که از راه مشاوره حضوری یا ارسال اطلاعات آنلاین صورت میگیرد. بیماران از این طریق دانش لازم جهت پیشگیری از عوارض و مدیریت علمی زخم را کسب میکنند. نتیجه نیز افزایش اعتماد به تیم درمانی و رضایت هرچه بیشتر بیماران است.
مراقبتهای زخم مزمن در منزل، عموماً با رویکرد مشارکتی و چندرشتهای انجام میگیرد. تیمی متشکل از جراحان، پرستاران، داروسازان، توانبخشان و سایر اعضا به صورت مشترک صفر تا صد درمان را برنامهریزی و اجرا میکنند. این همافزایی نه تنها جامعیت پروسه مراقبت و درمان را افزایش میدهد، بلکه در تعیین متناسبترین برنامه درمان و شناسایی نیازهای خاص هر بیمار (مانند نیازهای روانشناسی، آموزشی، توانبخشی) تأثیر بسزایی دارد.
از دیگر ابعاد مثبت میتوان به ایجاد مدلشدهای از “خدمات پرستاری صنعتی” اشاره کرد؛ یعنی خدمات پرستاری به شکل رسمی، استاندارد و با کیفیت بالا سازماندهی شود، نقشها و وظایف پرستاران و مراقبان کاملاً شفاف گردد و فرآیند ارزیابی عملکرد و بهبود کیفیت خدمات پیگیری گردد. این جهتدهی میتواند پاسخی شایسته به افزایش تقاضا و جمعیت سالمندان دارای بیماری مزمن و زخمهای مزمن باشد.
چالشها، ریسکها و راهکارهای پیشنهادی
اگرچه چارچوب مراقبت زخم در منزل دستاوردهای درخشانی (همچون کاهش بار سیستم سلامت، ارتقاء کیفیت زندگی بیماران، صرفهجویی اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فرصت اشتغال حرفهای برای پرستاران) داشته است، اما موانع، مشکلات و ریسکهایی نیز دارد که باید مدیریت شوند:
- لزوم تدوین قوانین و استانداردهای مشخص: نبود چارچوب حقوقی و شفافسازی استانداردهای ارائه خدمت، میتواند موجب بروز مشکلات و اختلافات زیادی میان بیمار و پرستار گردد.
- چالش آموزش و بهروزرسانی دانش پرسنل: برای مراقبت صحیح و ایمن بیماران زخم مزمن، به آموزشهای مستمر تخصصی برای پرستاران و مراقبان نیاز هست تا با تکنولوژیها، داروها و اصول نوین مراقبت همگام باشند.
- هماهنگی و یکپارچگی بین نظام سلامت و خدمات خانگی: موفقیت این مدلها مستلزم همکاری تنگاتنگ بین بیمارستان، شبکه بهداشت، پرستاران جامعه و خانواده بیمار است و نیاز به زیرساخت ارتباطی قوی وجود دارد.
- مسائل اقتصادی و بیمهای: تعیین تعرفههای شفاف، پوششدهی بیمهای، و وضوع مسئولیت مالی از ضرورتهای توسعه پایدار خدمات مذکور است.
- مسئولیتهای حقوقی و اخلاقی: باید قراردادهای دقیق حقوقی برای تعیین مسئولیتها، حقوق و تعهدات طرفین وضع شود تا ریسکهای شکایت و بیاعتمادی کاهش یابد.
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/37122664/ لینک مقاله
دیدگاه خود را بنویسید